رادین مسافر کوچولو از بهشت

مسافر کوچولوی من آماده باش

سلام عزیز مامان خوبی گلم ؟ امروز برای اولین بار دلمو به دریا زدم و برات وبلاگ درست کردم راستش نمی دونم باهات چجوری حرف بزنم !!! مامانت الان یه دختر 28 ساله هست که یک ساله ازدواج کرده . عاشق بابایی هست و خیلی دلش می خواد یه عزیز دیگه به این جمع عاشقانه اضافه بشه .   بابایی هم خیلی دوست داره بابا بشه . خیلی هم مهربون و خانواده دوسته وقتی اومدی تو این دنیا خودت می فهمی     قشنگم اونجا چه خبره ؟ الان وسط یه عالمه فرشته نشستی و خوش می گذرونی . نه ؟     می دونی اینجا که اومدی درسهای زیادی برای یادگرفتن هست . هر روز با روز قبل متفاوته ولی هدف اینه که رشد کنی . شاید ا...
13 آذر 1390

جدول اندازه گيري دماي بدن براي مامانا

من الان مدت يك ماه هست كه دارم با دماسنج ديجيتالي هر روز دماي بدنمو چك مي كنم . خودم زياد تو نت گشتم تا يه جدول براي ثبت دما پيدا كنم ولي چيزي پيدا نكردم . خودم يه جدول درست كردم با اكسل كه اينجا تو وبلاگ رادين مي ذارم اگر كسي خواست استفاده كنه متاسفانه يه كم به هم ريخته شد جدولم اگر كسي مي تونه راهنماييم كنه كه چطور مي تونم يه فايل رو ضميمه كنم ممنون مي شم كه راهنماييم كنه ابان 30 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 سیکل 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 1...
13 آذر 1390

دلم تنگ شد برات . همین !

همسری هنوز نیومده منم امروز کلی کار داشتم امشب مهمون دارم البته نه به اون صورت برای شام . همینجوری دور هم. دایی مجید با بابایی کار داره . امشب میان اینجا . دلم نیومد امروز آپ نکنم . دیگه دارم یه جورایی به وبلاگت وابسته می شم . عزیز مادر اگه خودت بیایی چقدر دیوونه ات می شم . از خوندن وبلاگهای دیگه تو نی نی وبلاگ واقعا لذت می برم . با اینکه هنوز مادر شدنو تجربه نکردم ولی از این همه ذوق کردن مامانا دلم ضعف می ره . شاید هم همین عشقهای مادرانه باعث شد به فکر بیفتم و تو رو از بهشت دعوت کنم که بیایی پیشمون و یه آب و رنگ دیگه به زندگیمون بدی .   ...
13 آذر 1390

نذر براي حضرت علي اصغر(ع)

رادين كوچولو نذر كردم اگه سال ديگه همين موقع تو بغل ماماني باشي شب شهادت علي اصغر 72 تا شير و كيك به كوچولوها بديم البته هنوز به بابايي نگفتم ولي مي دونم موافقه . يه خانم ني ني سايتي مي گفت كه 8 ساله بچه دار نشده و دكترا بعد از كلي دوا و درمون كلا جوابش كردن ولي بااين نذر حامله شده نذرمو اينجا نوشتم كه يه وقت يادم نره ...
12 آذر 1390

عمه جووون

امروز من و بابا داریم میریم مهمونی خونه عمه جون . کاش تو هم بودی که سه نفری می رفتیم . اشکال نداره چند ماه دیگه با هم می ریم گلم مامان جون و عموهات هم هستن . خوب عسلم من دیگه می رم حاضر بشم . تو هم مواظب خودت باش . البته هوای بهشت که عالیه پس نگرانت نیستم ...
11 آذر 1390

محاسبات مامانی برای رادین !!

مامانی چند وقته که داره حساب کتاب می کنه که تو کی بیای بهتره . اول خواستم بذارم بعد از عید چون می خوام موهامو رنگ کنم . بعد تصمیم گرفتم که بهمن صدات کنیم هر روز صبح قبل از بلند شدن از تخت دمای بدنمو چک می کنم بعد تو جدول ثبت می کنم . اووووووووووووووه . جدول برات درست کردم ، نمودار ، اکسل، جدول سیکل البته تو از این چیزا سر در نمی آری آخه زنونه هست می خوام بدونم که چه روزی روز تو هست ...
11 آذر 1390